پاورپوینت خانواده درمانی ساختاری مینوچین
پاورپوینت خانواده درمانی ساختاری مینوچین در 30 اسلاید بسیار زیبا و قابل ویرایش آماده ارائه با اسلایدشو با فرمت pptx و رعایت تمامی استانداردهای زبان فارسی
مشخصات فایل
تعداد صفحات | 30 |
حجم | 4110 کیلوبایت |
فرمت فایل اصلی | pptx |
دسته بندی | پاورپوینت |
توضیحات کامل
پاورپوینت خانواده درمانی ساختاری مینوچین در 30 اسلاید بسیار زیبا و قابل ویرایش آماده ارائه با اسلایدشو با فرمت pptx و رعایت تمامی استانداردهای زبان فارسی
فهرست مطالب
مقدمه
نظریه ساختاری مینوچین
ساختار خانواده
خرده نظام ها
مرز بندی ها
اتحاد، قدرت و تبانی
بدکاری خانواده
بخشی از متن
مقدمه
خانواده درمانی ساخت نگر به خاطر تاکید بر بافت خانواده در پدیدایی مسایل و همچنین یافتن راه حل های درمان آن مشکلات، با رویکردهای دیگر نظام های خانواده، وجه اشتراک دارد. با وجود این، کاربرد استعاره های فضایی و سازمانی آن، چه از لحاظ توصیف مشکلات و شناسایی راه حل ها و چه از لحاظ تاکید بر رهنمودها و دستورات مستقیم و فعال درمانگر، باعث منحصر به فرد بودن این رویکرد می شود (کولاپینو، ۱۹۹۱).
فرض اصلی این الگو – یعنی اینکه نشانه های فرد را می توان به بهترین وجه در بستر الگوهای تبادلی خانواده شناخت، اینکه تغییر در سازمان یا ساختار خانواده باید قبل از تخفیف نشانه ها صورت گیرد، و اینکه درمانگر باید نقش رهبری را در تغییر ساختار یا بافتی که نشانه از آن نشات گرفته است، به عهده گیرد –حداقل به مدت دو دهه – تاثیر زیادی بر شیوه کار بسیاری از خانواده درمانگران داشته است.
نظریه پردازان ساخت نگر بر:
۱- کلیت نظام خانواده
۲- تاثیر سازمان مرتبه ای خانواده
۳- کارکرد بهم پیوسته نظام های فرعی آن تاکید دارند و آنها را تعیین کننده اصلی بهزیستی اعضا می دانند.
به نظر منوچین (۱۹۸۴)، خانواده در همان حال که از چرخه های زندگی خود در حال گذر است، می کوشد تعادل ظریف بین ثبات و تغییر را حفظ کند؛ هر چه قدر خانواده کارکرد سالمتری داشته باشد، در طی دوره انتقالی خانوادگی نسبت به تغییر گشوده تر است و بیشتر مایل است که متناسب با شرایط متغیر، ساختار خود را اصلاح کند.
اولین هدف درمانگران ساختاری، تلاش فعالانه برای تغییر سازمان در خانواده بدکار است. اولین نقش درمانگر این است که شخصاً عامل تغییر باشد؛ فعالانه با کل خانواده درگیر شود (کولاپینو، ۱۹۹۱).
خانواده درمانگران ساخت گرا برخلاف بوون عمدا به خانواده می پیوندند و از درون به سان اهرمی عمل می کنند که می تواند با الگوهای تعاملی بدکار خانواده به چالش پرداخته و با آنها مقابله کنند. به زبان نظریه سیستمها ، ساخت گراها طرفدار دیدگاه دانش فرمانش مرتبه دوم هستند. یعنی درمانگر بخشی از نظام خانواده ای خواهد بود که می خواهد با آن کار کند.
مینوچین در آرژانتین از یک پدر و مادر اروپایی زاده شد. پزشک بود و آموزش روانپزشکی را زیر نظر آکرمن گذراند. در سال ۱۹۵۴ به ایالات متحده بعد از سفرهای زیاد برگشت و در آموزشگاه ویلت ویک و به عنوان روانپزشک شروع به کار کرد. با الهام گرفتن از مقاله دان جکسون بررسی انفرادی را کنار گذاشت و به وارسی مشکلات خانوادگی پرداخت او رفته رفته به تحلیل جامعه شناختی زمینه ی اجتماعی روی آورد .
مینوچین و همکارانش که به ناکارایی فنون سنتی روانپزشکی کودک و روشهای روانکاوی پی برده بودند، روشهای مداخلاتی مختصر ،مستقیم و عمل گرایانه فراوانی ابداع کردند که با استفاده از آن می توانست بافت خانواده را از طریق بازسازیی خانواده تغییر دهند. تجربه ویلت ویک و نیاز خانواده به سازماندهی مجدد و نیاز به نوعی سلسله مراتب در میان اعضای خانواده ، سنگ بنای خانواده درمانی ساخت گرا را بنیان گذاشت. مینوچین عمدتا با خانواده های تمام عیار طبقه متوسطی که بیش از اندازه سازمان یافته بودند، سروکار داشتند.
نظریه ساختاری مینوچین:
اساسا رویکرد ساختاری خانواده بر مبنای این مفهوم استوار است که خانواده چیزی بیش از پویه های روانی-زیستی منفرد اعضای آن است. اعضای خانواده در قالب آرایه های خاصی که حاکم بر تبادلهای آنان است با هم رابطه دارند. این آرایه ها اگر چه به وضوح ابراز یا حتی شناسایی نمی شوند یک کل یعنی یک ساخت خانوادگی را به وجود می آورند. ماهیت این ساختار از نظم و ترتیبی تبعیت می کند که با ماهیت فردی یکایک اعضا متفاوت است.
ساخت گراها به موارد زیر علاقمندند :
۱- مولفه های نظام چگونه با یکدیگر تعامل می کنند .
۲- توازن چطور به دست می آید .
۳- ساز و کارهای پسخوراندی خانواده چگونه عمل می کنند.
۴- الگوهای ارتباطی بدکار چگونه به وجود می آیند.
ساختارگراها توجه خاصی به الگوهای تبادلی خانواده دارند چرا که این الگوها نشانه هایی را درباره ساختار خانواده ، میزان نفوذپذیری مرز خرده نظام های خانواده و وجود اتحاد و تبانیها به دست می دهند . اینها مواردی هستند که توانایی خانواده را در جهت حفظ تعادل بین ثبات و تغییر اثر می گذارند.
و ...
توضیحات بیشتر و دانلود
صدور پیش فاکتور، پرداخت آنلاین و دانلود
- ۰ ۰
- ۰ نظر
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 43 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 81 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 61 |

مربیان در طول هفته مدرسه در طول سال تحصیلی با کودکان سن مدرسه به طور روزانه می بینند و کار می کنند. این واقعیت این متخصصان را "در خط مقدم" برای شناسایی سوء رفتار احتمالی کودک قرار می دهد.
این به نفع کودکان و نوجوانان است که مدارس ، آژانس های محلی رفاه کودکان و سازمان های محلی اجرای قانون به همکاری مشترک برای محافظت از جوانان بپردازند. این نشریه به منظور کمک به مربیان در درک بهتر مسئولیت های قانونی خود در گزارش مشکوک سوء استفاده از کودک و بی توجهی به آنها و کمک به آنها در درک فرایند ارزیابی اولیه خدمات محافظت از کودکان ساخته شده است. علاوه بر این ، مقررات در قانون برای مدارس و شهرستانها برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات محرمانه گنجانده شده است تا به بهبود روابط بهتر کاری بین دو سیستم مربوطه کمک کند.
- ۰ ۰
- ۱ نظر
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 41 |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 880 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 40 |

اهداف بهداشتی در دوران کودکی و نوجوانی
ایجاد شرایطی برای مطلوب تر شدن رشد جسمی- عاطفی و اجتماعی کودک
ایجاد الگوهای رفتاری سالم در کودکان برای تغذیه – ورزش- تحصیل –تفریح و زندگی خانوادگی به منظور پایه ریزی شیوه زندگی سالم در طول زندگی
مراحل درک کودک از رابطه میان سلامت و رفتار
پدیدارگرایی: بیماری را تنها با یکی از نشانه ها تعریف می کند که ممکن است نامربوط باشد 3 سالگی ( خورشید باعث حمله قلبی می شود )
سرایت : بیماری را با یک علامت تعریف می کند اما در مورد علتش کمی بیشتر می داند ( سرخک را از مردم می گیریم اگر به آنها نزدیک شویم )
آلودگی : چند مورد از علایم بیماری را تعریف می کند تا 7 سالگی به این مرحله می رسد ( تماس با خاک باعث بیماری می شود – اگر ژاکت نپوشم سرما می خورم – کار بد باعث بیماری می شود )
درونی ساختن : بیماری را به صورت شکل درونی بدن مجسم می کنند .
( ورود آلاینده ها به بدن بوسیله تنفس یا خوردن ) تأثیر مستقیم رفتار بر سلامتی یا بیماری
- ۰ ۰
- ۱ نظر
دسته بندی | حقوق |
بازدید ها | 36 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 117 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 35 |

عنوان: مبانی نظری و پیشینه تحقیق رسانه ها و بزهکاری و بزه دیدگی کودکان
فرمت فایل: word
تعداد صفحات: 35
حدود چند دهه است که جامعه شناسی رشته جدیدی پیدا کرده است، رشتهای که به وسایل ارتباط جمعی مربوط میگردد. اما این تفکیک و تمایز موضوعی مسائل بسیاری را مطرح میکند. ارتباط و اطلاع از نظر تاریخی دو پدیده همسان تلقی می شوند که انسان از طریق آنها به واقعیت پی می برد. شناخت انسان از خود و طبیعت و محیط پیرامونش بدون مبادله اطلاعات و ارتباطات ممکن نیست. با این حال به تعریف لغوی و اصلاحی ارتباط و بعد به مسائل مربوط به ارتباط جمعی خواهیم پرداخت.
2-2-1-1 تعریف لغوی ارتباط
واژه ارتباط معادل Communicationمی باشد که از ریشه لاتین Communisبه معنای اشتراک گرفته شده است. این کلمه به زبان فارسی به صورت مصدر عربی باب افتعال به کار میرود که در لغت به معنی پیوند دادن و ربط دادن و به صورت اسم مصدر به معنای پیوند، پیوستگی و رابطه کاربرد دارد (معین 1342، 189).
لازم به ذکر است که پژوهشگران ارتباطات ، میان واژه ارتباط به معنای مفرد Communicationو واژه ارتباطات به معنای جمع Communicationsتفاوت قایل هستند. کلمه ارتباطات به صورت جمع در علوم ارتباطات، به معنای مطالعه پیرامون ابزار و لوازم فنی این پدیده به کار میرود، حال آنکه معنای این واژه به صورت مفرد بیانگر فرآیندی است که در آن پیام از پیام دهنده، به پیام گیرنده منتقل میشود. به عبارت دیگر به گردش بین فرستنده و گیرنده پیام مربوط میشود که به لحاظ لغوی واژه ارتباط را میتوان به معنای بستن چیزی با چیزی دیگر و مواصلت کردن نیز معنی کرد (دهخدا 1377، 1643: 2).
2-2-1-2 تعریف اصطلاحی ارتباط
از واژه ارتباط تعاریف گوناگونی در علوم مختلف، ارائه گردیده است. حال برای آن که مفهوم آن روشن تر شود تنها به ارائه تعاریفی چند به این زمینه می پردازیم:
مفهوم ارتباط در دائره المعارف عمومی فیشر چنین تعریف شده است : ارتباط به مفهوم گستردهی آن برای بیان هر نوع انتقال اطلاعات به کار میرود؛ در یک مفهوم دقیقتر، انسان از مفهوم ارتباطات یک جریان دو سویه تفهیم و تفاهم بیان در موجود زنده را درک میکند. ارتباط بین دو انسان، نوعی رفتار اجتماعی است که از مفهوم فاعلیت یک قطب تا فهم احساس و رفتار قطب دیگر گسترده است. ارتباطات، نوع خاصی از رفتار اجتماعی یا رفتار مقابل است که طی آن مفهوم مورد نظر مستقیماً به کمک علامات مختص به موضوع، به یکدیگر منتقل میشود (اشتانباخ 1368، 55).
ادوین امر محقق بنام علوم ارتباطات در رساله خود، ارتباط را چنین تعریف نموده است: ارتباط عبارت است از فن انتقال اطلاعات و افکار و رفتارهای انسانی از یک شخص به شخص دیگر است. به طور کلی هر فرد برای ایجاد ارتباط با دیگران و انتقال پیام های خود به آنها از وسایل گوناگون استفاده میکند. مثلاً وقتی انسان میخندد، شادی خود را با نگاه و لبخند به دیگران نشان میدهد، به همین ترتیب هنگامی که انسان به دیگری نامه مینویسد، مقصود خود را به شکل محبتی بیان میکند و با او رابطه برقرار میسازد (معتمدنژاد 1355، 7).
بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت که ارتباط، نشانگر فرآیندی است که در آن اطلاعات، عقاید و افکار مردم، هم از طریق تماس مستقیم و هم از طریق مجراهای مختلف صورت می پذیرد. به عبارت سادهتر، اطلاعات از طریق ارتباط انتقال مییابند. در برقراری ارتباط، پیوسته هدفی وجود دارد و فرد برای دریافت آگاهی بیشتر با دیگران ارتباط برقرار میکند. در واقع به زبانی سادهتر در پرتو همین ارتباط است که فرد به مهارت های تازه و طرز تفکر و رفتارهای جدید دست مییابد. برای درک بیشتر لازم است که با درآمدی بر ابزارها و عناصر نوین ارتباطی، پدیدههای در برگیرنده وسایل ارتباط وسایل ارتباط جمعی را بررسی کنیم.
2-2-1-3 اصطلاح وسایل ارتباط جمعی چه امور و پدیده هایی را در بر میگیرد
در جهان امروز، اصطلاح وسایل ارتباط جمعی اعم از مطبوعات، سینما، رادیو، تلویزیون و فناوریهای نوین ارتباطات و اطلاعات بویژه اینترنت را در بر میگیرد و با انتقال اطلاعات و معلومات جدید و تبادل افکار عمومی سهم بسزایی در پیشرفت فرهنگ و تمدن بشری ایفاء میکنند. فراوانی جمعیت، تمرکز گروههای وسیع انسانی در شهرهای بزرگ، شرایط خاص تمدن صنعتی و پیچیدگی وضع زندگی اجتماعی و تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کنونی نیاز به آگاهی از رویدادهای جاری را افزایش می دهد به گونه ای که پیشرفت وسایل ارتباط جمعی و توسعه اقتصادی و اجتماعی همگی لازم و ملزوم یکدیگر شده اند.
نگاهی به تحولات تاریخی رسانهها در قرن 21 نشانگر آن است که تفکر انسان تا چه حد به ابزارهای ارتباطی، از زبان به عنوان نخستین وسیله ارتباطی گرفته تا ابزارهای پیچیده انتقال اطلاعات مانند خطوط الکترونیکی و نیز ماهوارههای فضایی مدیون است. بررسی این فرایندهای ارتباطی و نقش ابزارهای ارتباطی، سیر تکامل تاریخی آنها و کشف روابط موجود میان این ابزارها با زمینههای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی جوامع از اهمیت بسیاری برخوردار است. این بررسیها نشان میدهند که تجزیه و تحلیل پیام ها بدون در نظر گرفتن ابزارهای انتقال مفاهیم امکانناپذیر است. بنابراین ارتباط در مفهوم عام خود مجموعه پیچیده و سازمان یافته ای است که جنبه های انسانی و تکنولوژیک آن از یکدیگر تفکیک ناپذیر است (اصغری 1392، 1).
فهرست مطالب
مبانی نظری و پیشینه تحقیق رسانه ها و بزهکاری و بزه دیدگی کودکان
وسایل ارتباط جمعی
تعریف لغوی ارتباط
تعریف اصطلاحی ارتباط
اصطلاح وسایل ارتباط جمعی چه امور و پدیدههایی را در بر میگیرد
ایجاد ارتباط جدید در مرحله صنعتی
خصلت رسانههای ارتباط جمعی
کارکردهای رسانهها
اجتماعی شدن
اطلاع رسانی به افکار عمومی
پرکردن اوقات فراغت افراد
سایر کارکردهای رسانه
تأثیرات رسانه ها
به لحاظ ابزار انتقال پیام
به لحاظ حوزه تأثیر جغرافیایی
به لحاظ تأثیر بر مخاطبین
به لحاظ نوع مالکیت و نحوه اداره آنها
مصادیق رسانه ها
رسانه های نوشتاری
مطبوعات و مجلات
کتب و مقالات
رسانه های مبتنی بر داده های دیجیتالی
رسانه های صوتی
رسانه های دیداری
تلویزیون
سینما
بازیهای رایانهای
ماهواره
تاریخچه مسؤلیت کیفری اطفال (بزهکاری اطفال) در ادوار مختلف
شرایط مسؤلیت کیفری کودکان بزهکار در ایام باستان
شرایط مسؤلیت کیفری کودکان بزهکار در مذاهب گوناگون
شرایط مسؤلیت کیفری کودکان بزهکار در مکتب کلاسیک
شرایط مسؤلیت کیفری کودکان بزهکار در مکتب نئوکلاسیک
شرایط مسؤلیت کیفری کودکان بزهکار درمکتب تحققی
تاریخچه بزه دیدگی به همراه انواع آن
انواع بزه دیدگان
زنان و دختران بزه دیده
کودکان بزه دیده
ناتوانان بزه دیده
اشخاص حقوقی بزه دیده
بزه دیدگان جرائم رایانهای
فهرست منابع فارسی
فهرست منابع انگلیسی
- ۰ ۰
- ۰ نظر
دسته بندی | داروسازی |
بازدید ها | 77 |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 13879 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 1141 |

مقدمه
BNF برای کودکان هدف از ارائه داروهای تجویزی، داروسازان،
و دیگر متخصصین بهداشت و درمان با صدا به روز
اطلاعات در مورد استفاده از داروها برای درمان کودکان.
یک انتشار مشترک از انجمن پزشکی بریتانیا
انجمن داروسازی سلطنتی، کالج سلطنتی
کودکان و نوزادان و نوزادان و نوزادان
گروه داروسازان کودکان، BNF برای کودکان (BNFC) است
منتشر شده تحت اقتدار یک فرمولاسیون اطفال
کمیته ای که نمایندگان این نهاد ها را تشکیل می دهد،
وزارت بهداشت برای انگلستان و داروها
و سازمان تنظیم مقررات بهداشت و درمان.
بسیاری از حوزه های عملیات اطفال از آن رنج می برند
اطلاعات ناکافی در مورد داروهای موثر. BNFC
این شکاف قابل توجه دانش را با ارائه ارائه می دهد
اطلاعات عملی در مورد استفاده از داروها در کودکان
همه سنین از زمان تولد تا نوجوانی. اطلاعات در BNFC دارای است
در برابر شواهد جدید، بهترین عمل، اعتبار داده شده است
دستورالعمل ها و مهمتر از مشاوره از یک شبکه بالینی
کارشناسان
اطلاعات نقشه برداری از ادبیات تولید کنندگان که در آن
مناسب، BNFC همچنین شامل مشاوره زیادی است
بیش از مجوزهای بازاریابی (مجوزهای محصول).
این ضروری است زیرا نشانهای مجوز اغلب انجام می شود
نیازهای بالینی کودکان را پوشش نمی دهد؛ در بعضی موارد،
محصولات برای استفاده در کودکان باید به طور خاص
تولید یا وارد شده است. توجه دقیق شده است
با توجه به ایجاد نیاز بالینی برای بدون مجوز
مداخلات با توجه به شواهد و تجربیات
ایمنی و کارآیی آنها؛ فرم کلیه کودکان محلی، بالینی
ادبیات و منابع اطلاعاتی ملی بوده است
ارزشمند در این فرآیند.
BNFC برای مرجع سریع طراحی شده است
اطلاعات ارائه شده به دقت انتخاب شده اند
تصمیم گیری در مورد تجویز، تجویز و مدیریت
داروها جزئیات بیشتر در زمینه هایی مانند بدخیم داده می شود
بیماری و استفاده بسیار متخصص از داروها به طور کلی
انجام شده در مراکز تربیتی. BNFC باید تفسیر شود
با توجه به دانش حرفه ای و باید باشد
به صورت لازم توسط نشریات تخصصی تکمیل شده است.
اطلاعات همچنین از اطلاعات داروها موجود است
خدمات (در داخل پوشش جلو ببینید).
Preface
BNF for Children aims to provide prescribers, pharmacists,
and other healthcare professionals with sound up-to-date
information on the use of medicines for treating children.
A joint publication of the British Medical Association, the
Royal Pharmaceutical Society, the Royal College of
Paediatrics and Child Health, and the Neonatal and
Paediatric Pharmacists Group, BNF for Children (‘BNFC’) is
published under the authority of a Paediatric Formulary
Committee which comprises representatives of these bodies,
the Department of Health for England, and the Medicines
and Healthcare products Regulatory Agency.
Many areas of paediatric practice have suffered from
inadequate information on effective medicines. BNFC
addresses this significant knowledge gap by providing
practical information on the use of medicines in children of
all ages from birth to adolescence. Information in BNFC has
been validated against emerging evidence, best-practice
guidelines, and crucially, advice from a network of clinical
experts.
Drawing information from manufacturers’ literature where
appropriate, BNFC also includes a great deal of advice that
goes beyond marketing authorisations (product licences).
This is necessary because licensed indications frequently do
not cover the clinical needs of children; in some cases,
products for use in children need to be specially
manufactured or imported. Careful consideration has been
given to establishing the clinical need for unlicensed
interventions with respect to the evidence and experience of
their safety and efficacy; local paediatric formularies, clinical
literature and national information resources have been
invaluable in this process.
BNFC has been designed for rapid reference and the
information presented has been carefully selected to aid
decisions on prescribing, dispensing and administration of
medicines. Less detail is given on areas such as malignant
disease and the very specialist use of medicines generally
undertaken in tertiary centres. BNFC should be interpreted
in the light of professional knowledge and it should be
supplemented as necessary by specialised publications.
Information is also available from Medicines Information
Services (see inside front cover).
- ۰ ۰
- ۱ نظر
دسته بندی | عمومی |
بازدید ها | 75 |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 73 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 30 |

گزارش پاورپوینت کاربینی مددکار اجتماعی-کودک
- ۰ ۰
- ۱ نظر
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 22 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 106 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 57 |

سلامت روانی
تمامی انسانهای زنده از توان سلامت معینی برخوردارند که باید برای نیل به تندرستی کامل ودوری از بیماری برای توسعه آن تلاش نمایند. شیوههای زندگی مرسوم بین انسانها، تأثیر مهمی بر سلامت و تندرستی آنان دارد. گذار اپیدمیولوژیکی که اخیراً به علت تغییر در شرایط و شیوههای زندگی مشهود است، بار دوگانه بیماریهای واگیر و غیرواگیر را در بسیاری از کشورهای منطقه مدیترانه شرقی افزایش داده است. دراین منطقه، بیماریهای ناشی از الگوهای شیوه زندگی ناسالم به صدر فهرست دلایل بیماری و مرگومیر انتقال یافته است. بنابراین ضروری است که توجهی جدی به عوامل مؤثر در افزایش وسعت بیماریها، آغاز شود. سرمایهگذاری برای خلق فرهنگ ارتقای سلامت، در ابتدا موجب برخورداری از موقعیتهای اجتماعی بهتر و در دراز مدت منجر به برخورداری از مزایای مورد انتظار و بهبود سلامت ملل میشود. سلامت انسان، تنها سلامت جسمانی نیست. مهمتر از آن سلامت اخلاقی، ذهنی آرام و متمرکز است. فقط چنین ذهنی میتواند به شفای جسم کمک کند (ضعیفی، 1389).
از دیدگاه اسلامی سلامت روان شامل افزایش تواناییهای افراد و جامعه و قادرسازی آنها در دستیابی به اهداف مورد نظر میباشد. بهداشتروان به همه ما مربوط است، نه فقط به کسانی که از بیماری رنج میبرند. متأسفانه در بخش عظیمی از دنیا به بهداشتروان و بیماری روانی به اندازه سلامت جسمانی و بیماری جسمی اهمیت داده نمیشود و مورد بیتوجهی و غفلت واقع میشود (ضعیفی، 1389).
به طور کلی در سالهای اخیر مسأله «بهداشت روانی» خود را به عنوان یکی از دغدغههای اصلی افراد و سازمانهای مسئول امور بهداشتی در سراسر جهان و به ویژه سازمان جهانی بهداشت (WHO) مطرح نموده. تا آنجا که سال 2001 میلادی از سوی WHO به عنوان سال بهداشت روانی و با شعار «غفلت بس است، مراقبت کنیم»[1] تعیین و معرفی گردیده است. از طرفی اهمیت ویژهای که سازمان جهانی بهداشت برای این مسأله قایل گردیده سبب شده تا «بهداشت روانی » و مقولات مرتبط با آن، به عنوان یکی از محورهای اساسی، مورد توجه پژوهشگران و صاحبنظران علوم بهداشتی قرار گرفته، آنان را وادار نماید، ضمن بهرهگیری از ابزارهای موجود در عرصه پژوهش، به سنجش وضعیت بهداشت روانی جوامع انسانی و ارائه راهکارهایی در جهت ارتقا و بهبود کیفیت سلامت روانی افراد جامعه بپردازند (گنجی ، 1385) .
مرز بین سلامت و اختلال روانی گاهی چنان با هم در میآمیزد که اطلاق سلامت یا بیماری به فرد مشکل به نظر میرسد.
به طور کلی فردی از نظر سلامت عمومی، سالم است که تعادل بین رفتارها و کنترل او در مواجه با مشکلات اجتماعی وجود داشته باشد.
سلامت فکر و روان عبارت است از قابلیت موزون و هماهنگ شدن با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی حل تضادها و تمایلات شخصی بطور منطقی و عادلانه و مناسب (رضائیان، 1380).
تعریف لاروس[2] از سلامت عمومی: استعداد روان برای هماهنگ، خوشایند و مؤثر کار کردن، برای موقعیتهای دشوار انعطافپذیر بودن و برای بازیابی تعادل خود، توانایی داشتن (به نقل از حیدری، 1384).
از نظر سازمان بهداشت جهانی[3]، بهداشت عمومی یعنی توانایی کامل برای ایفای نقشهای اجتماعی، روانی، جسمی، نه فقط فقدان بیماری یا ناتوانی (حسین آزاد، 1387).
فرد دارای سلامت عمومی به نظر آدلر[4] ، روابط خانوادگی صمیمی و مطلوبی دارد و جایگاه خود را در گروههای اجتماعی به درستی میشناسد، در زندگی هدفمند و غایت مداراست و اعمال او مبتنی بر تعقیب این اهداف است.
سلامت عمومی به عقیده اسکینر[5]، معادل با رفتار منطبق با قوانین و ضوابط جامعه است و چنین انسانی وقتی با مشکل روبرو میشود از طریق شیوه ی اصلاح رفتار برای بهبود و به هنجار کردن رفتار خود به طور متناوب استفاده میجوید.
به عقیده اریکسون[6]: سلامت روانشناختی هر فرد به همان اندازه است که توانسته است توانایی متناسب با هر کدام از مراحل زندگی را کسب کند.
از نظر فروید: شخص سالم از مکانیزمهای دفاعی نوع دوستی، شوخ طبعی، پارسایی و والایش استفاده میکند (میر غلامی، 1387).
عملکرد موفق، کارکردهای روانی در قالب تفکر، خلق و رفتار که منجر به فعالیتهای ثمربخش، روابط ارضاء کننده با دیگران و توانایی انطباق و مدارا با تمایلات می شود. (کاپلان و سادوک، 2003).
سلامت روانی به مفهوم تأمین و رشد سلامت روانی فردی_ اجتماعی و پیشگیری از ابتلا و درمان مناسب بیماری روانی و توانبخشی بیماران روانی است ( صالحی، 1386).
در تعریف سلامت روان و شاخصهای آن دیدگاههای گوناگون وجود دارد. به عنوان مثال: روانکاوان معتقدند شخص از سلامت روان برخوردار است که «خود» در ساختار شخصیت او به تکامل لازم رسیده باشد و بتواند تعارضهای میان خواستهای «نهاد» و محدودیتهای «فراخود» را بر اساس عقل و منطق حل کند. گروهی دیگر از روانشناسان و روان درمانگران فردی را از لحاظ روانی سالم میدانند که احساس اجتماعی در او رشد یابد و قادر است ارتباط سازندهای با دیگران برقرار سازد. چنین کسی ضمن احساس احترام نسبت به خود و دیگران، کمبودهای خویش را قبول دارد و انعطافپذیر است. بعضی دیگر از متخصصان، سلامت روان را منوط به ارضای دو نیاز اساسی در انسان میدانند.
یکی درگیری عاطفی با دیگران و دیگری احساس موفقیت و ارزش در زندگی رفتار درمانگران، سلامت روانی را بر مبنای تاثیر عوامل محیطی بر یادگیری و سازگاری فرد تبیین میکنند (نوابینژاد، 1379).
میتوان گفت شخص سالم فردی است که ادراک نسبتاً دقیق از واقعیت دارد و برای رسیدن به هدفهای خویش بر اساس عقل و منطق عمل میکند، نسبت به خود نگرشی مثبت دارد و با دیگران سازگار است و در زندگی غالباً شاد بوده، قادر است ناکامیها را تحمل کند. از آنجا که اساس سلامت روان آدمی در طی دوره کودکی و نوجوانی و عوامل موثر در تامین آن شایان توجه و اهمیت فوقالعاده است.
امروزه روانشناسی، روابط متقابل سلامت تن و روان را مورد تائید و تاکید قرار میدهد. به این معنی که داشتن روان سالم مستلزم بدنی سالم و لازمه بدن سالم نیز برخورداری از روانی سالم است. از این رو تردیدی نیست که سلامت جسمانی کودک یا نوجوان در سلامت روانی او نقشی مهمی دارد (رحیمیان، 1378).
بهداشت روانی، رشتهای تخصصی از بهداشت عمومی است، که در زمینه کاستن بیماریهای روانی در یک اجتماعی فعالیت مینماید و بررسی انواع مختلف اختلالات روانی و عوامل موثری که در بروز آنها نقش دارند، در قلمرو کار این علم میباشد. شناخت طرز ایجاد اختلالات روانی قدم اول برنامهریزی برای اقدامات پیشگیری به حساب میآید. پس از شناخت علتهای بوجود آورنده اختلالات روانی، وظیفه دست اندرکاران این رشته، مطالعه راههای از بین بردن علتهای مذبور یا غلبه بر آنها میباشد. با توجه به اینکه بروز اختلالات روانی مجموعه عوامل زیستی- روانی- اجتماعی دخالت دارند، روشهای پیشگیری از این اختلالات نیز چند بعدی هستند و باید در ابعاد زیستی روانی و اجتماعی مورد توجه قرار گیرند (شاملو، 1381).
بهداشت روانی به معنای سلامت فکر میباشد و منظور نشان دادن وضع مثبت و سلامت روانی است که خود میتواند نسبت به ایجاد سیستم باارزشی در مورد ایجاد تحرک و پیشرفت و تکامل در حد فردی، ملی و بینالمللی کمک نماید. زیرا وقتی سلامت روانی شناخته شد، نسبت به دستیابی به آن اقدام میشود و راه برای تکامل فردی و اجتماعی باز میگردد (شاملو، 1380).
فرهنگ بزرگ روانشناسی لاروس، بهداشت روانی را چنین تعریف کرد: «استعداد روان برای هماهنگی، خوشایند و موثر کار کردن» برای موقعیتهای دشوار، انعطافپذیر بودن و برای بازیابی تعادل خود، توانایی داشتن».
سازمان بهداشت جهانی، بهداشت روانی را چنین تعریف میکند «بهداشت روانی در درون مفهوم کلی بهداشت جای میگیرد و بهداشت یعنی توانایی کامل برای ایفای نقشهای اجتماعی، روانی و جسمی، بهداشت، تنها نبود بیماریای عقب ماندگی نیست».
برای بهداشت روانی تعاریف دیگر نیز ارائه شده است. در سال 1948، کمیسیون مقدماتی سومین کنگره جهانی بهداشت روان برای بهداشت روانی یک تعریف دو قسمتی ارائه داده است:
1- بهداشت روانی، حالتی است که از نظر جسمی، روانی و عاطفی، در حدی که با بهداشت روانی دیگران انطباق داشته باشد برای فرد مطلوبترین رشد را ممکن میسازد.
2- جامعه خوب، جامعهای است که برای اعضاء خود چنین رشدی فراهم میآورد و در عین حال رشد خود را تضمین میکند و نسبت به سایر جوامع بردباری نشان میدهد.
جنبههای سلامت عمومی
پنج اصل سلامت عمومی از نظر انجمن روانشناسی آمریکا (APA) به شرح زیر است:
علی رغم دشواریها اغلب مردم میتوانند سلامت عمومی خود را حفظ کنند. شخصیت قوی قادر است در مقابل فشار (استرس) مقاومت کند حتی شخصیت ضعیف هم میتواند با تقویت و کمک، مقاومت بیشتری نشان دهد. سلامت روانی تنها آزاد بودن از دشوارریها نیست بلکه در این است که فرد در مواجهه با دشواریها راه حلی پیدا کند به طور عموم سلامت عمومی شخص مربوط است به:
1-روابط شخص با دیگران
2-طرز رفتار شخص
3-منابع رضایت شخص
4-حصول ایمنی
5-ارزش هدفهای شخص در زندگی
شاید با بحث در این موارد شخص قادر شود کلیدی برای فهم مشکلات خود پیدا کند و موارد ضعف خود را ترمیم کند (انجمن روانشناسی آمریکا، 1999؛ به نقل از آزاد، 1387).
1-روابط شخص با دیگران: عامل بسیار مهمی که در شادابی روحیه شخص مؤثر ات عبارتست از قدرت بهتر کردن روابط شخص با دیگران
2-چگونگی رفتار شخص، کیفیت رفتار شخص با دیگران نتیجه سه نیرویی است که در شخصیت انسانی نهفته است این سه نیرو از سه محل سرچشمه میگیرد که عبارتست از: شعور ناآگاه، شعور آگاه و وجدان که از ترکیب و تأثیر آن دو بر یکدیگر حاصل میشود.
3-منابع رضایت شخص: برای حصول سلامت عمومی افراد احساس رضایت خاطر از زندگی لازم است. رضایت از برآورده شدن احتیاجات و قابل حصول شدن آرزوهای حاصل میشود تقدیر و تشویق دیگران احساس رضایت را کاملتر می کند. حصول رضایت به مهارت و کاردانی و همچنین به بینیازی و پشتکار نیز بستگی زیاد دارد.
4-ایمنی عاطفی: روشهایی که شخص کشف ایمنی عاطفی میکند و مقدار و اندازهای که میتواند اطمینان خاطر و ایمنی عاطفی داشته باشد برای سلامت عمومی خود و بچههایش کمال اهمیت را دارد. ایمنی عاطفی مربوط است به مقدار اعتماد به نفس شخص و فارغ بودن از حسن مجرمیت و معلوماتی که مطلوب شخص است. و کیفیت رابطه شخص با خانوادهاش، حرفهاش و دوستانش ناایمنی و عدم اعتماد به افراد خانواده و دوستان خطری جدی است که سلامت عمومی شخص را تهدیر میکند.
5-ارزش اهداف شخص: بهتر است شخص در زندگی هدف داشته باشد. بی هدف و بیمقصد نمیتوان زیاد زندگی کرد. افرادی از سلامت عمومی برخوردارند که:
1-قابلیت و توانایی برقراری ارتباط با دیگران را در جامعه دارند.
2-از آرامش خاطر برخوردار بوده و فاقد اضطراب و ترس دایمی است.
3-احساس کفایت و اعتماد به نفس میکنند.
4-توانایی پذیرش مقررات اجتماعی را دارند.
5-در حالیکه دیگران را دوست دارند به آنها وابستگی و اتکای افراطی ندارند.
6-بشارتها و شرایط برای زندگی را تحمل میکنند.
7-انعطاف پذیرند.
8-به اندازهی توانایی خویش از خود توقع دارند.
9-از فضایل اخلاقی مثل خیرخواهی و دلسوزی و تواضع برخوردارند.
10-در زمان حال زندگی میکنند.
11-رضایت و نگرانی منطقی دارند.
12-ترس، خشم، اضطراب خود را کنترل میکنند (به نقل از آزاد 1387).
[1]-Stop exclusion , dere to care
[2]- Larous
[3]- World Health organization
[4]-Adler
[5] -B. F. Skinner
[6]-E.Erikson
- ۰ ۰
- ۱ نظر
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 19 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 93 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 62 |

اختلالهای دوران کودکی
اکثر کودکان در جریان رشد، مشکلات هیجانی و رفتاری خاصی پیدا می کنند که معلول فشارهای رشد و انطباق با انتظارات خانواده و اجتماع است. کودکان در اثر رشد و نمو سریع، جمعیت منحصر به فردی هستند. هر یک از نظریه های موجود، بر عامل خاصی به مقوله سبب شناسی این مشکلات در کودکان تأکید می کند. ولی ضعف نظریه ها در تبیین کامل رشد در سنین مختلف و در حوزه های مختلف، منجر به پذیرش دیدگاه جامع تری به نام بوم شناختی شده است. دیدگاهی که عوامل درون کودک، خانواده و اجتماع را که تأثیرات مستقیم و غیر مستقیم بر کودک دارند، در نظر می گیرد. در این دیدگاه پیشرفت های رشدی کودک در یک حوزه با پیشرفت های رشدی کودک در حوزه های دیگر رابطه دارد. وانگهی داشتن مشکل در هر یک از حوزه های اصلی رشد بر رشد کودک در آینده تأثیر می گذارد(دادستان، 1366).
ملاک های رفتار نابهنجار در کودکان
در سالهای اخیر به دلایل مختلف توجه به بررسی علمی اختلالهای دوران کودکی فزونی گرفته است. نخست اینکه بسیاری از مشکلات کودکان پیامدهای بلند مدت برای کودک، خانواده و جامعه داشته است. دوم آنکه بسیاری از اختلالات دوران بزرگسالی در دوران کودکی ریشه دارند و در نهایت فهم بهتر فرایند تحول کودک و اختلالهای تحولی به پاس پیشرفت روانشناسی مرضی تحولی، پیشگیری و مداخلات مؤثر را امکان پذیر کرده است( ماش[1] و بارکلی، 2003).
گر چه رفتارهای نابهنجار افراطی و شدید غالباً به آسانی قابل بازشناسی است اما بسیاری از رفتارهای نابهنجار به خصوص آنها که تجلی خارجی آشکار ندارند از نابهنجاری های دیگر قابل تشخیص و تفکیک نبوده و حتی تمییز آنها از رفتارهای عادی و سالم نیز دشوار است. بر این اساس روانشناسان و روانپزشکان سعی کرده اند بر اساس معیارهای خاص علمی، رفتارهای هنجار را از نابهنجار متمایز سازند (شاملو،1373). آنان نابسامدی آماری[2]، تخطی آماری[3] ، آشفتگی شخصی[4] ، کارکرد مختل[5] ، و نقص در عملکرد[6] را از مؤلفه های رفتار نابهنجار به حساب می آ ورند.(بارلو، 2002).
مناسب ترین تعریف اختلال روانی در راهنمای تشخیصی آماری انجمن روانپزشکی آمریکاارائه شده است. از نظر این نظام تشخیصی، هر اختلال روانی به عنوان نشانگان[7] یا الگوی رفتاری یا روانی قابل ملاحظه بالینی در نظر گرفته شده است که در یک فرد ظاهر می شود و با ناراحتی فعلی (مثلاً یک نشانه دردناک) یا ناتوانی (یعنی اختلال در یک یا بیش از یکی از زمینه های کارکردی) و یا با افزایش قابل ملاحظه خطر مرگ ، درد، ناتوانی و یا از دست دادن رابطه دارد، به علاوه این نشانگان یا الگو نباید در واکنش به یک رویداد خاصی باشد که از لحاظ فرهنگی موجه و قابل انتظار است مانند مرگ یک فرد محبوب(هالجین و ویتبورن[8]، 2002، ترجمه سید محمدی،1387).
این حساسیت ها نسبت به تفکیک بهنجاری و نابهنجاری در کودکان و تعیین تفاوت های بین اختلالهای روان شناختی کودکی و بزرگسالی موضوعی نسبتاً ساده است. نظریه های قدیمی کودکان را بیشتر بزرگسالان کوچک تصور کرده و تفاوت های هیجانی و شناختی بین دو گروه سنی را مورد توجه قرار نمی دادند( کاسلو[9]2000، ترجمه پورافکاری، 1373).
ما اخیراً نظریه پردازان با مطالعه فرایندهای مربوط به رشد کودکان و نوجوانان به پیشرفت قابل توجهی در مطالعه اختلال های کودکی و ایجاد یک سیستم طبقه بندی معنی دارتر رفتارهای غیرانطباقی نایل شده است ، به نحوی که در بهترین و مورداستفاده ترین نظام طبقه بندی تشخیصی گردآوری شده توسط انجمن روان پزشکی آمریکا، اختلال ها به 16 طبقه اصلی تشخیصی و یک بخش اضافی تحت عنوان سایر اختلالهایی که ممکن است مورد توجه بالینی باشند، گروه بندی شده اند (شاملو،1373).
طبقه بندی اختلا لهای کودکان
نسخه ی سوم راهنمای تشخیص آماری انجمن روانپزشکی آمریکا، حاوی شماری از مقوله های خاص کودکان بود. در این سخن، ضمن آنکه برخی تشخیص های مربوط به بزرگسالان برای کودکان نیز به کار می رفت، هر فرد در چند بعد یا محور مورد ارزیابی قرار می گرفت تا تصویر کاملتری از وی بدست آید. اما وجود واقعی مقوله هائی که تا این حد به جزئیات پرداخته باشند مورد تأیید مطالعات تجربی واقع نشد زیرا چنین عنوان شد که مقوله های جزئی پایائی نظام را به خطر می اندازد. علاوه بر این مغلوم گردید که در تعدادی از موارد، ملاک ها کاملاً روشن نیستند( ایزائل[10]،1999 ، ترجمه منشی طوسی ، 1373).
از این رو انجمن روانپزشکی آمریکا با تجدید نظر در راهنمای تشخیصی آماری شماره سوم انجمن، راهنمای تشخیصی آماری تجدید نظر شده انجمن روان پزشکی آمریکا را در سال 1987 منتشر کرد(برجعلی،1389).راهنمای تشخیصی آماری چهارم انجمن روان پزشکی آمریکایی که یک طبقه بندی مقوله ای است بر اساس مجموعه ضوابطی که بطور مشخص توصیف شده اند اختلال های روانی را به انواع مختلف تقسیم بندی می کنند و با پذیرفتن عدم تجانس شکل گیری ها ی بالینی، غالباً مجموعه ضوابط متعددی را ارائه داده که وجود زیر مجموعه ای مواد را از بین یک فهرست طولانی به منظور تشخیص کافی می داند. این اختلالات به ترتیب عبارتند از: اختلال های یادگیری، اختلال های مهارت های حرکتی، اختلالهای ارتباطی، اختلالهای فراگیر رشد، اختلالهای کاستی توجه و رفتار ایذائی، اختلالهای تغذیه و خوردن در شیرخوارگی یا اوایل کودکی ، اختلالهای تیک، اختلالهای دفع و سایر اختلالهای شیرخوارگی تا نوجوانی .این مجموعه همانند مجموعه های پیشین انجمن روانپزشکی آمریکا، از راهنمای تشخیصی آماری تجدیدنظر شده انجمن روانپزشکی آمریکا معمولاً از یک نظام طبقه بندی چند محوری بهره می گیرد با این تفاوت که به جز عقب ماندگی ذهنی، مجموعه اختلالهائی که در راهنمای تشخیصی آماری تجدید نظر شده انجمن روانپزشکی ، زیر عنوان اختلالهائی که معمولاً نخستین بار در دوره شیرخوارگی، کودکی یا نوجوانی تشخیص داده می شوند از محور 2 به محور 1 انتقال یافته است(دادستان، 1378).
پیشینه ی تاریخی اختلال نارسایی توجه / فزون جنبشی
قدیمی ترین توصیفی که از فزون جنبشی وجود دارد از پزشکان آلمانی ، به نام هاینریش هافمن[11] در میانه ی سالهای 1800 است . شکسپیر در یکی از شخصیت های داستانی خود در نمایش نامه ی "شاه هنری هشتم " به نوعی بیماری در توجه اشاره کرده است (بارکلی، 1997،ترجمه علیزاده،1383).
ویلیام جیمز[12] (1890) در کتاب اصول روان شناسی به ویژگیهایی اشاره کرده است که خود آن را "اراده ی انفجاری " می نامد، و این ویژگی ها بسیار شبیه به فزون جنبشی هستند. پس از جنگ جهانی اول و همه گیری آنسفالیت ، هافمن (1992) و ( اباف[13] 1923، به نقل از کینگ و ناشپیتز[14] ، 1991)، ویژگیهایی را توصیف کردند که این ویژگی ها در کودکان با اختلال نارسایی توجه / فزون جنبشی نیز مشاهده می شوند . یکی از این ویژگی ها، بی ثباتی رفتار بود که مؤلفان مذکور آن را اختلال رفتار پس از آنسفالیت نامیدند. این نشانه ها در کودکانی که در گذشته رفتارهای عادی داشتند نیز، به سرعت مشاهده می شد: نابهنجاری های حرکتی، بی مسوولیتی، بی قراری، فزون جنبشی و حرکت های رقص گونه. با وجود آنکه فزون جنبشی از دهه ی 1920 تقریباً در تمام کشورهای دنیا شناسایی شده بود، اما از دهه ی 1960 به طور جدی مورد توجه و علاقه ی دانشمندان قرار گرفت. می توان گفت که از دهه ی 1930 تا اواخر دهه ی 1950، جامعه علمی آمریکا در درجه ی اول، به مسأله آموزش رشد، و خانواده ی این کودکان توجه می کرد و کارآیی گروه درمانی را مورد آزمایش قرار می داد؛ و همین دوره مصادف با کشف داروهای آمفتامین بود. اما، در آن سال ها تنها افراد ثروتمند می توانستند از این داروها بهره ببرند. دارودرمانی در مورد این اختلال ، تا سال های آخر دهه ی 1960 گسترش یافت و در پایان همین دهه و دهه ی پس از آن ، دارودرمانی به عنوان درمان فزون جنبشی مورد پذیرش قرار گرفت(سیفرو آلن[15] ، 1976 ).
در سال 1957 ، لوفرودنهوف" نشانگان رفتار فزون جنبشی" را توصیف کردند که نشانه های اصلی آن، فزون جنبشی، ضعف در تمرکز حواس ، کم توجهی ، ضعف در انجام تکلیف های مدرسه ، تکانشگری ، زودرنجی و بی ثباتی کلی بود. آنها بر این باور بودند که علت این نشانگان ، چیزی جز آسیب مغزی در دی آنسفال (تالاموس ، هیپوتالاموس ) نیست اگر چه ، پیدا کردن شاهدی بر این ادعا کار دشواری بود و به همین دلیل ، اصطلاح آسیب خفیف مغزی پیشنهاد شد ؛ واژه ای که با وجود شهرت خیلی زیاد ، عمری چندان طولانی نداشت. راس و راس[16] (1976 ) چنین مطرح کرده اند که این اصطلاح ، در اصل از کارهای اولیه ی آلفرد استراس[17] و همکارانش گرفته شده بود(علیزاده، 1383).
جدول1-2: تاریخچه تحول اصطلاح شناسی اختلال نارسایی توجه / فزون جنبشی
سال 1940 :ون جنبشی در کودکان ابتدا به شکل نشانگان آسیب مغزی مورد توجه قرار گرفت . سال 1960 : برخی رفتارهای فزون جنبشی ، به شکل بدکارکردی خفیف مغزی توصیف شدند. سال 1968 : انجمن روانپزشکی امریکا در DSM-II ، فزون جنبشی را نوعی واکنش زیاده تحرکی در دوران کودکی توصیف کرد. . سال 1980 : انتشار ویرایش سوم راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی (1980) ، پیشرفت چشمگیری در تشخیص اختلال نارسایی توجه بود.در این ویرایش، توجه دانشمندان از زیاده جنبشی به مشکل های توجه معطوف شد و آنها دو نوع نارسایی توجه را متمایز کردند: اختلال نارسایی توجه بدون فزون جنبشی سال 1987 : در DSM-III-R تغیراتی رخ داد. در عین حال که اصطلاح نارسایی توجه / فزون جنبشی همچنان مورد استفاده قرار می گرفت و بر حواس پرتی تأکید می شد، ولی فزون جنبشی هنوز هم از عوامل اصلی تلقی می شد. در این ویرایش، سن شروع را 7 سالگی ، و طول دوره مشکل را حداقل 6 ماه تعیین کردند و" نارسایی توجه که در جای دیگر دسته بندی نشده" را نیز اضافه کردند. سال 1991 : وزارت آموزش و پرورش آمریکا ، فزون جنبشی را زیر پوشش قوانین آموزش و پرورش ویژه قرار داد. سال 1994 : در DSM-IV از اصطلاح" اختلال نارسایی توجه / فزون جنبشی" یا همان ADHD استفاده شد. |
منبع: ( لرنر[18]،1997 ترجمه علیزاده،1383)
توجیه کمی برای این ادعا وجود دارد که اختلال بیش فعالی فقط مربوط به دهه 1990 است. به عبارت دیگر به تازگی مشاهده شده است که از برچسب های تشخیصی برای توصیف کودکانی که از برچسبهای تشخیصی برای توصیف کودکانی که سطوح نامناسبی از بی توجهی، تکانشی بودن یا بیش فعالی را از نظر تحولی نشان می دهند، استفاده می شود.دو روند مهم وجود دارند که تاریخچه این اختلال را در آمریکا مشخص می کنند. اولین روند مرتبط با موضوع یکسانی تشخیص است. از اوایل سال های 1902 تا اواخر دهه 1960، توافق کمی در این حوزه برای نامگذاری این اختلال وجود داشت. از این رو در زمان های مختلف چیزی که به عنوان ADHD شناخته می شد ، به اختلال رفتاری پس از التهاب مغزی (هوهمن[19]، 1992 ) ، سواری عضوی (کان وکوهن[20]، 1934 ) ، سندرم آسیب مغزی کودک (استراس و کفارت[21]، 1955 ) ، بد کارکردی کم مغز (کلمنتس و پیترز ، 1962 ) و سندرم بیش فعالی کودک ( چس[22]، 1960 ) اشاره داشت .
[1]- mash
[2]- statistical inferegvency
[3]- violation of norms
[4]- Personal distress
[5]- dysfunction
[6]- impavement infunctioning
[7]- syndrome
[8]- Haljin& vitborn
[9]- kaslow
[10]-Izael
[11]- Heinrich Hoffman
[12]- William James
[13]- Ebaugh
[14]- king & noshpitz
[15]- Safer & Allen
[16]- Ross & Ross
[17]- Alfred Strauss
[18] - Lerner
[19] - Hohman
[20]- Kahn & Cohen
[21]- Kephart
[22]- Chess
- ۰ ۰
- ۰ نظر
دسته بندی | گزارش کارآموزی و کارورزی |
بازدید ها | 39 |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 73 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 35 |

پاور کاربینی مددکاری اجتماعی – کودک
- ۰ ۰
- ۱ نظر